دانلود تحقیق مقاله آزادی فردی در حکومت اسلامی

دانلود تحقیق مقاله جرم شناسی و جرایم سازمان یافته

دانلود تحقیق مقاله اصول ی اسلام و اجرای احکام اسلام

دانلود تحقیق مقاله اهمیت اخلاق مدیران و مسئولیت های اجتماعی مدیران

دانلود تحقیق مقاله ماهيت حقوقی خسارت

دانلود تحقیق مقاله مفهوم عدالت در حقوق


دانلود کامل سوالات آزمون استخدامی دستگاه های اجرایی + پاسخنامه

مقاله ای در خصوصمفهوم عدالتدر حقوق از جمله دارای عناوین تعریف عدالت،عدالت صوري و ماهوي، عدالت طبيعي و حقوقي،افلاطون و عدالت اجتماعي،ارسطو و اعطاي حق به سزاوار آن، روميان و نفع مشترك، اختلاف در تشخيص عدالت و موضوعاتی دیگر که در این مقاله به آن پرداخته شده است.سایر موضوعات را در زیر مشاهده کنید.

برخی عناوین تحقیق و مقاله مفهوم عدالت در حقوق و رشته حقوق

  • مفهوم عدالت
  • تعریف عدالت
  • افلاطون و عدالت اجتماعي
  • ارسطو و اعطاي حق به سزاوار آن
  • روميان و نفع مشترك
  • عدالت صوري و ماهوي
  • عدالت طبيعي و حقوقي
  • نقد تعريفها؛ دشواري اعمال ضابطه ها
  • نتیجه گیری
  • شناخت عدالت و منابع آن
  • اختلاف در تشخيص عدالت
  • چهره اخلاقي عدالت و هنر شناخت آن
  • قلمرو حقوق و عدالت
  • جدايي دو قلمرو
  • عدالت و نظام ارزش ها
  • معيار نيك و بد حقوق
  • پي نوشت ها و منابع

edalat - دانلود تحقیق مقاله مفهوم عدالت در حقوق

مقاله عدالت در حقوق

برخی توضیحات مقاله عدالت و مفهوم آن در حقوق

مفهوم عدالت در حقوق

الف) مفهوم عدالت

تعريف عدالت

<<عدالت>> مفهومي است كه بشر از آغاز تمدن خود مي شناخته و براي استقرار آن كوشيده است.([۱]) مشاهده طبيعت و تاريخ رويدادها، و انديشه در خلقت، از ديرباز انسان را متوجه ساخت كه آفرينش جهان بيهوده نبوده و هدفي را دنبال مي كند.([۲]) انسان نيز در اين مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراين، هر چيزي كه در راستاي اين نظم طبيعي باشد، درست و عادلانه است.حقوق نيز از اين قاعده بيرون نبوده و مبناي آن در مشاهده موجودات و اجتماع هاي گوناگون است. پس، از ملاحظه <<آنچه هست>> مي توان به جوهر <<آنچه بايد باشد>> دست يافت. به بيان ديگر، در شيوه ارسطويي جستجوي عدالت، واقع گرايي و پايه آن مشاهده و تجربه است. ([۳])

اين مقاله جاي تفصيل براي ملاحظه سير تاريخي عقايد نيست، ولي تعريف هاي مهمي از عدالت را بيان مي كند.

افلاطون و عدالت اجتماعي

افلاطون در كتاب <<جمهوري>> به تفصيل از عدالت سخن مي گويد. ([۴]) به نظر او عدالت آرماني است كه تنها تربيت يافتگانِ دامان فلسفه به آن دسترسي دارند و به ياري تجربه و حس نمي توان به آن رسيد. عدالت اجتماعي در صورتي برقرار مي شود كه <<هر كس به كاري دست زند كه شايستگي و استعداد آن را دارد، و از مداخله در كار ديگران بپرهيزد>>. پس، اگر تاجري به سپاهي گري بپردازد، يا يك فرد سپاهي، حكومت را به دست گيرد، نظمي كه لازمه بقا و سعادت اجتماع است به هم خواهد ريخت و ظلم جانشين عدل خواهي شد.

حكومت، شايسته دانايان و خردمندان و حكيمان است و عدل آن است كه هر كسي بر موضع خود قرار گيرد و، به جاي پول و زور، خرد بر جامعه حكومت داشته باشد.

بي گمان، مقصود افلاطون طبقاتي كردن جامعه به شيوه خوان سالاران نبوده. زيرا، در جامعه آرماني او اوصاف سپاهي گري، حكمت و تجارت اكتسابي است نه ارثي، و معيار توصيف اشخاص، زمان اشتغال است نه ولادت. با وجود اين، بر او خرده گرفته اند كه چرا وضع شغل و معلومات شخص، او را به حكم طبيعت، تنها سزاوار كاري معين مي كند، چندان كه از آن ستمگري باشد. وانگهي، تقسيم ميان آزادمردان و بردگان نيز در اين طبقه بندي مي گنجد: چنان كه ارسطو بر همين پايه ادعا كرد كه بعضي از مردم به حكم طبيعت، برده اند و بايد در همين وضع باقي بمانند.([۵])

نفس آدمي نيز به عدالت نيازمند است، و هنگامي اين فضيلت به دست مي ايد كه هر يك از قوا در جاي خود قرار گيرند و نظمي خاص بر روابط آنها حكمفرما باشد. تمام قواي انساني، مانند خشم و شهوت، بايد زير فرمان عقل قرار گيرند و هر كدام عهده دار وظيفه خود شوند. ([۶])
مانند اين مضمون را در ادبيات و حكمت و فقه نيز فراوان مي توان ديد، كه نشانه نفوذ افكار حكيم داناي يوناني است. از جمله در مثنوي مولوي مي خوانيم:
عدل چه بود وضع اندر موضعش ظلم چه بود وضع در ناموقعش
نيست باطل هر چه يزدان آفريد از غضب و زحلم و زنضج و مكيد
خير مطلق نيست زينهار هيچ چيز شر مطلق نيست زينها هيچ چيز
نفع و ضر هر يكي از موضع است علم از اين رو واجبست و نافعست([۷])
همچنين از شيخ طوسي از كتاب مبسوط نقل شده است كه : <<ان العدل في اللغه، ان يكون الانسان متعادل الاحوال متساويا>>([۸]) در تفسير <<الميزان>> (ج ۱، ص ۳۷۱) عدالت با اين عبارت تعريف شده است: <<و هي اعطاء كل ذي حق من القوي حقه، و وضعه في موضعه الذي ينبغي له>> و اين مضمون ها نفوذ انديشه هاي افلاطون را در اين زمينه نشان مي دهد.
چنان كه گفته شد، افلاطون، كه مفهوم عدالت را در جامعه اي با فضيلت جستجو مي كند، عدالت اجتماعي را در حاكميت دانشمندان و خردمندان مي بيند و از آن را ظلم مي شمارد.

عدالت صوري و ماهوي

برخي <<عدالت>> را صوري و ماهوي تقسيم كرده اند.([۱۳]) عدالت صوري به معني برابري است و تنها مفهومي از عدالت است كه با همه معيارهاي پيشنهاد شده براي تميز عدالت، سازگار است و همگان درباره آن به توافق رسيده اند. گروهي عدالت ماهوي را نيز برابري مطلق همگان شمرده اند. بر مبناي عدالت صوري، اگر قاعده اي به همه موقعيت ها و اشخاصي كه موضوع آن قرار مي گيرد يكسان حكومت كند و تبعيض روا ندارد، عادل است، خواه مفاد آن قاعده درست باشد يا نادرست.
بر عكس، در عدالت ماهوي به مضمون و محتواي قاعده نيز توجه مي شود و <<برابر داشتن>> كفايت نمي كند؛ كيفيت نيز مطرح است و <<سزاوار بودن>> نيز شرط اجراي عدالت به شمار مي ايد.
براي مثال، عدالت اين نيست كه هر قاتلي بدون توجه به وضع روحي و جسمي و سن اش، به اعدام محكوم شود يا كيفر ببيند. ولي، برابر داشتن تمام كساني كه در موقعيت يكسان قرار گرفته اند لازمه عدالت است. به طور معمول، عدالت به معني كامل خود به كار مي رود، مگر اين كه با قيد <<صوري>> همراه باشد.

دانلود مقاله فارسی و ایرانی رشته حقوق

عدالت ,كه ,مي ,مقاله ,حقوق ,نيز ,مفهوم عدالت ,دانلود تحقیق ,تحقیق مقاله ,عدالت و ,است و ,دانلود تحقیق مقاله ,حقوق مفهوم عدالت ,مقاله مفهوم عدالت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود مقاله ، تحقیق المفید مطالب اینترنتی آموزش در قاب من vahidrahmati قانون جذب دانلود فایل شـــیــریــن زبــانــی هــا تناسب اندام ertebatgostaran